خدايا! نميدانم ، ميداني همه در اين زمانه با احساس عشقي كه به آنها دادي ، قلب ها را مي شكنند و خيانت مي كنند!
خدايا! نميدانم ، ميداني كه عشقي كه تو آفريدي ، ديگر آن زيبايي و وفاداري را ندارد؟
خدايا! نگاهي كن به عاشقان واقعي ، ببين حال آنها را ، بگو كه چه بر سر عشق آمده ؟!
ميخواهي فرياد بزنم تا بشنوي صداي مرا ؟
ميخواهي با صداي بلند گريه كنم تا بشنوي درد اين دل تنهاي مرا؟
خدايا ! مگر عاشقان چه گناهي كرده اند كه هميشه بايد متهم رديف اول باشند ، چرا بايد به جاي آن آدم هاي بي وفا ، عاشقان محكوم به حبس ابد باشند؟!
خدايا ! ميشنوي حرف هاي مرا ؟
درك ميكني احساسات اين قلب زخم خورده مرا ؟
چرا سكوت ؟ چگونه بايد بشنوم پاسخت را در جواب اين دل صبور؟!
خدايا! اگر بخواهم از حال و روز خويش بگويم ، بايد در انتظار باران اشك هايت باشم، تا بداني عشقي كه آفريده اي و احساساتش به چه روزي افتاده ،
مثل اين است كه برگ سبزي از شاخه اش بر روي زمين افتاده و همه بر روي زمين افتاده و همه بر روي آن پا ميگذارند و يك برگ خشكيده همچنان بر روي شاخه اش مانده !
خدايا در اين چند صباح باقي مانده از اين زندگي بي محبت و پوچ ، هواي عاشقان را داشته باش ...
گاه مي انديشم ، گاه سخن مي گويم و گاه هم سكوت مي كنم. از انديشيدن تا سخن گفتن حرفي نيست. از سخن گفتن تا سكوت كردن حرف بسيار است. در اين باور آنكه سخن را با گوش دل شنيد سخن سخني نغز و دلنشين می شود. اينبار نيز خواستم انديشه كنم ، سخن بگويم. خواستم سكوت كنم تا سكوت سخن را براي دل خود به تصوير بكشم. اي عزيز سفر كرده ، گر به آشيانه ام سفر كردي ، سكوتم را پاسخ ده...
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان
شعر و ادب و عرفان و آدرس http://www.sheroadab-zt.loxblog.com لینک نمایید
سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
خبرنامه وب سایت:
آمار وب سایت:
بازدید دیروز : 22
بازدید هفته : 124
بازدید ماه : 728
بازدید کل : 92267
تعداد مطالب : 1102
تعداد نظرات : 48
تعداد آنلاین : 1